سعیده شجاع رضوی
چکیده
امروزه، پژوهشهای بسیاری در زمینة چندمعنایی واژگانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیز با رویکرد شناختی به بررسی چندمعنایی فعل «دینمه» (میبینم) در شعر «اچی مچی خواب» از شیون فومنی میپردازد که میتواند آغازگر بررسیهایی از این دست باشد که میتوان گویشها و لهجهها را نه تنها از بعد آواشناختی و نحوی که از بعد معناشناختی ...
بیشتر
امروزه، پژوهشهای بسیاری در زمینة چندمعنایی واژگانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیز با رویکرد شناختی به بررسی چندمعنایی فعل «دینمه» (میبینم) در شعر «اچی مچی خواب» از شیون فومنی میپردازد که میتواند آغازگر بررسیهایی از این دست باشد که میتوان گویشها و لهجهها را نه تنها از بعد آواشناختی و نحوی که از بعد معناشناختی نیز مورد بررسی قرار دهیم. جامعة آماری پژوهش حاضر فعل پرکاربرد «دینمه» از حوزة دیداری، در شعر شیون فومنی است؛ زیرا در این شعر به خوبی انواع این فعل و تنوع معنایی آن آمده است . مسألة قابل طرح در این پژوهش آن است که چگونه برجستهسازی در مؤلفههای معنایی فعل میتواند چندمعنایی را به وجود آورد. در فعل «دید» سه مؤلفة معنایی وجود دارد: شخص، موضوع ودرک مشاهده. در ساخت سرنمونی هر سه عنصر به یک اندازه در ساختار معنایی فعل دخیلاند، اما هرچه از معنای سرنمونی فاصله میگیریم، عناصر پیشفعلی این فعل دچار تغییر شده و در یک یا دو عنصر برجستهسازی انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفیـ تحلیلی است. بررسی انجامشده نشانگر آن است که این فعل علاوه بر مفهوم دیدن، بیانگر مفاهیم: تصورکردن، خوابدیدن، خیالکردن، فرضکردن، از خاطر گذشتن، دعا و نفرین شنیدن، خوردن، بوییدن، فهمیدن، درککردن، متوجهشدن، دقتکردن، قسمتشدن، نصیبشدن، شاهدبودن، رو به روشدن، مواجهشدن، تجربهکردن و مجسمکردن است.
سعیده شجاع رضوی
چکیده
در مواجهة پژوهشگر با کودکان دوزبانة مهدکودکها مشاهده شد که این کودکان اگرچه تلاش بسیاری در کاربرد درست قواعد زبانی دارند، اما نمیتوانند مانند کودکان تکزبانة فارسیزبان در درک و کاربرد عبارات استعاری زبان فارسی موفق باشند. به همین سبب پژوهش حاضر سعی دارد در چارچوب زبانشناسی اجتماعی ـ شناختی، به بررسی عامل دوزبانگی ...
بیشتر
در مواجهة پژوهشگر با کودکان دوزبانة مهدکودکها مشاهده شد که این کودکان اگرچه تلاش بسیاری در کاربرد درست قواعد زبانی دارند، اما نمیتوانند مانند کودکان تکزبانة فارسیزبان در درک و کاربرد عبارات استعاری زبان فارسی موفق باشند. به همین سبب پژوهش حاضر سعی دارد در چارچوب زبانشناسی اجتماعی ـ شناختی، به بررسی عامل دوزبانگی در میزان درک و کاربرد عبارات استعاری این کودکان بپردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ آزمایشی است. شیوة پژوهش حاضر برگرفته ازشیوة بیالکاـپیکال (2003) میباشد. بنابر یافتهها، کودکان دوزبانه در پرسشنامة عبارات استعاریِ جاخالی معادلهای بیشتری نسبت به کودکان تکزبانه بیان کردند. در آزمون کارتهای دوتایی، کودکان دوزبانه در استعارة مزه با 50/3 بیشترین امتیاز و استعارة صدا با 10/1 کمترین امتیاز را داشتهاند، اما کودکان تکزبانه در استعارة لامسه با 16/2 کمترین امتیاز و استعارة مزه با 4 بیشترین امتیاز را کسب کردهاند. نتیجه این که کودکان دوزبانه درکاربرد عبارات استعاری ضعیفتر از کودکان تکزبانه عملکردند. کودکان دوزبانه در آزمون کارتهای دوتایی، امتیازاتِ سطح سوم کاربرد نسبی را کسب کردند و کودکان تکزبانه امتیازات سطح چهارم یا کاربرد کامل را به دست آوردند.